شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

*maryamz*

+ ماشيني از الماس ( صاحب: حميده بالايي):دي
*maryamz*
89/8/20
مرسي مريم جون قربونت برم
*maryamz*
گذاشتمممممممممممممممم
*maryamz*
خواهش مي کنم
مريم خانم يادت باشه آدرس ندي ميان خرابش مي كنن
*maryamz*
نه خيالت جمع باشه فقط خودمو خودت مي دونيم کجاس
خيالم آسوده شد گفتم الان ميان هركي بخواهد يه دور باهاش بزنه كلي استهلاكش ميشه
*maryamz*
هههههههههههههه
چرا ميخندي؟
*maryamz*
خيلي با مزه حرف مي زني :دي
حرفام چه طعمي داره شيرينه ؟ شوره؟ بي نمكه؟ ترشه؟...
*maryamz*
هيچ کدوم بانمکه :دي
مرسي گلم خودت معدن نمكي
*maryamz*
:دي
کوه نمک اينجاست!
*maryamz*
ههههههههههه
سيده!
جان!
جان!؟
سارا جون همون كوه نمكي هستي كه جومونگ به پدرش هديه كرد؟
نه همون کوهي که پدر جومونگ بهش هديه کرد!
يادت رفته تو سريال جومونگ هر شاهزاده اي يه كاري براي بويو كرد جومونگ هم يه كوه نمك كه از اجدادش بهش رسيده بود رو به شاه هديه كرد و شد عزيز كرده امپراتور همون كوه نمكي يا يكي ديگه هستي بيام كشفت كنم
نه من نياز به کشف دارم.....وسايلاتو بيار ....
اول بايد گروه جمع كنم خيلي دوري يا نزديك بگو تا شروع كنم
نه دور نه نزديک!وسطم!
*maryamz*
من به عنوان راهنماي گروه ميام.
خوب پس مريم راهنماي گروه منم سرپرست گروه سارا هم هدفه
مريم آب و هوا رو چك كن زمان دقيق ومناسب حركت رو اعلام كن
ببينم چه کار خواهيد کرد فرزندانم!
*maryamz*
خب از مشهد شروع کنيم
كي چه ساعتي و چيا بياريم خوبه
زيرانداز يادتون نره!=))
*maryamz*
امروز ساعت 7 بيا خونه ما
نه مزاحم خانواده نمي شيم بيرون قرار بذار
*maryamz*
آخه هدف تو خونه ست :دي
باشه من برا رسيدن به هدف مزاحم ميشم
*maryamz*
شما مراحم هستي من ديگه مي رم نهار بخورم خداحافظ حميده جونم
ser
به نظرتون يه جاده اي در خور اين درشکه در ايران وجود داره!
دوستان سوار شين ميخوام ببرمتون گردش
ماشين الماسه از كجا لنگه اينو پيدا ميكني سوار شو
حالا كه اينطور شد اجباريه بايد سوار شي
بايييييييييييييييييييييييد سوار شي
كمربندها رو ببنديد ميخوام پرواز كنم
كلاه ايمني بذار سرت
ديدي رانندگي ميكنم در حد لاليگا (به قول آقاي محمدي) ترس نداشت كه فقط دوبار سرت خورد به شيشه جلوي ماشين پياده شو نوبت دوستاي ديگه است
* سميه *
حداقل وقت بده بيچاره وصيت نامه شو بنويسه
حالا كه اين طور شد نميذارم پياده شي بايد دو دور هم بزنيم
دست و پاتو ميبندم سوارت ميكنم گفتم كه اجباريه
دوستان كمك كنين دهنشو هم ببنديم كه جيغ نكشه پليس مياد گير ميده
از اون چسب نقره اي ها بزنيد كه جيكش درنياد ممنون
همه سوار شيد راه مي افتيم
بچه ها بخونين ماشين مش ممدلي نه بوق داره نه صندلي...
جهادي بپر بالا بچه كيپ بشينين
*maryamz*
:)
آقا فرات شما نميتوني بخوني برات متاسفم
مريم جون سلام بيا بالا برسونمت
دوستان براي اينكه جامون تنگ نشه يه دستي برسونين اين آقا فرات رو بذاريم صندوق عقب
*maryamz*
صبر کن من هم ماشينم رو بيارم:دي
باشه باهم ويراژ ميديم
*maryamz*
آوردم بريم ويراژ؟
123 بزن بريم
جهادي بدو داريم راه مي افتيم
*maryamz*
يوهوووووووووووووووو چه حالي مي ده سرعت. حميده مواظب باش اون دس انداز جلو خيلي ناجوره.
حواسم هست
*maryamz*
فکر کنم جهادي رفته نمي تونه با لا بياد.
جهادي قربون دستت اول يه سر به صندوق عقب بزن ببين آقا فرات نفس ميكشه يا نه
*maryamz*
آخي اين همه جا . چرا صندوق عقب ؟
سر و صدا ميكنه حواسم پرت ميشه گفتم دست و پاشو ببندم بندازمش صندوق عقب آخه ميترسه از رانندگي من
123 حركت
بسم الله
مشكلي برا آقا فرات پيش بياد تقصير توئه من گفتم بهش سر بزن
بچه ها اذان ميگن برا نماز نگهدارين بعد نماز دوباره راه مي افتيم
*جهادي
حميده چه طرز برخورده؟!چرا صندوق عقب؟پس من نميام :-(
خودت ببين چرا انداختمش اونجا
*جهادي
خب چرا زور ميگي؟! دوست نداره بياد !
نمره ميداد اين بلا سرش نمي اومد
بهش بگو نمره ميده يا اونقده رو دست انداز رانندگي كنم كه...
جهادي نمازت تموم شد بزن بريم
*maryamz*
فکر کنم در اين جوري بيچاره ضربه مغزي کنه.
*جهادي
سلام تازه تموم شد تا دست از خشانت برنداري نميام
فك كنم بسه ديگه خشانت كم بشه دست و بالشو باز كنيم فقط دهنش بسته باشه غر نزنه آقا فرات اگه ترست ريخت بيا صندلي جلو بشين
*جهادي
نه آزاد آزاد باشه دهنشم باز كن
ضمانت ميكني كه نمره ميده
*جهادي
بخاد نمره بده من نميذارم :-)با اين رفتاري كه تو كردي اصلا نبايد هم بهت نمره بده
تو هم ميري صندوق عقبا!
*جهادي
اصلا من ميرم با ماشين مريم ميام:-)
خيلي خب به خاطر جهادي دهن آقا فرات باز شد به سلامتي داريم راه ميافتيم
جهادي نرو ببين دهنشو باز كردم حالش خوبه نترس فقط دوبار سكته ناقص زده
*maryamz*
هه هه
*جهادي
باشه حالا ميام :-)
مريم جون بنزين به اندازه داري وسط بيابون نمونيم
پس بخونين ماشين مش ممدلي نه بوغ داره نه صندلي..
يوووهووووووووووووووووووووووووووو
مريم راهو گم نكني پشت سر من بيا
*maryamz*
ماشين مش ممدلي نه بوغ داره نه صندلي
ايول چه صدايي
*maryamz*
همراهي کن گرم شه مجلس
بوق بوق بوق
ماشين مش ممدلي ....كمك من ترمز بريدم كمك
ترمز دستي رو بكشششششششششششششششش
به خير گذشت
آقا فرات بدو تعميركار مطمئن پيدا كن
آقا محمود تعمير كاري بلدي؟
خودم بايد يه فكري بكنم تعمير كارم شديم آخر عمري
درست شد دوستان سوار شيد
*جهادي
آقاي فرات بياين ببينين كه حميده چي كار كرده
آقا فرات نظراتو بخون
چرا مدافع داشتي اومد دست و بالتو باز كرد جهادي نجاتت داد بايد ازش تشكر كني
پس چرا اونو با خودتون نميبرين مشهد؟
*جهادي
خواهش ميكنم دفاع از مظلوم اونم كسي كه خودش نيست از اوجب واجباته
وساطت هم نمي تونين بكنين؟
*جهادي
حميده جان من اينجا كار دارم آخر ماه بازرسي داريم بايد تو محل كارم باشم نيومدنم ربطي به گروه و مسولينش نداره
پس ان شاءالله بعد باهم ميريم مشهد
*جهادي
ان شالله من بعد از انجام كارهام در اولين فرصت ميرم مشهد آخه خيلي دلتنگ امام رضام گريهههههههههههههههههه
شمام مارو حلال كنين و سلام منو به آقا امام رضا عليه السلام برسونين
سلام منو به آقا برسونين يادتون نره خدا نگه دار
*maryamz*
من رو هم اگه مي شه سر راه حلال کنين:دي
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top