شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

*maryamz*

+ مرد ميخوام از اين سرسره سر بخوره=))
چه حالي ميده
*maryamz*
ولي خيلي وحشتناکه
*جهادي
من نگاش كه ميكنم سرم گيج ميره
محشره
*maryamz*
حميده جون کاره خودته بپر برو:)
برا بالا رفتن ازش آسانسور ميذاشتن بد نبود
نفسم بالا نمياد من چجوري اين همه راه رو برم بالا؟!!
*maryamz*
شايد داشته ياشه
آرميس♥
اي كاش اين سرسره تو ايران بود خداييش ميرفتم ....واااااااااااااااااااااااي چه كيفي داشت..من عاشق هيجانم..
*maryamz*
صبر کن هليکوپترمو بيارم:دييييييييييييييي
*maryamz*
http://www.fas.org/man/dod-101/sys/ac/AH-1G.JPG اينم هليکوپتر بپر بالا تا ببرمت بالا:دي
مريم جون عجله كن
آرميس♥
مريم منو جا گذاشتي كه..... من اصل كاري بودم كه ببريم...
يوهوووووووووووووووووووووووو چه كيفي داره بچه ها نترسين
*maryamz*
خب حميده رو گذاشتم آرميس آماده باش که اومدم تو رو بردارممممممممممممم
ايمان
چه حالي مي ده اين سرسره
*maryamz*
شما با چي رفتي بالا آقا ايمان؟
*maryamz*
آرميس بپررررررر
آرميس♥
مريم فكر كنم آقا ايمان داره خواب ميبينه..بيدارش نكن از خواب....
*جهادي
حميده اين طفلي ها روگول نزن اگه راست ميگي خودت اول برو
آرميس♥
بچه ها من سر خوردم فقط اولش يكم ترس داره اما بعدش واقعا لذت داره....يوووووووووووووووهووووووووووووووووو از ترن هوايي توي مشهد هم باحال تره... شما هم بياين ديگه
جهادي من الان سه دور سر خوردم اين بار چهارممه خيلي حال ميده دختر تو هم بيا
*maryamz*
اره فکر کنم خوابش برده :دي همه برين کنار که من مي خوام بپرمممممممممممممممممممممممممممممممممم
*جهادي
نه نميام حالم بدميشه من از ارتفاع ميترسم
*maryamz*
من تا حالا ترن پارک ملتو نرفتم. ولي اين خيلي خوبو با حالهههههههههههههههه
آرميس♥
مريم بچه مشهدي؟
*maryamz*
اره مشهد زندگي مي کنم همشهريم:)
آرميس♥
چه جالب نمي دونستم...
*maryamz*
جهادي يا خودت بپر يا من هولت مي دمممممم ياه ياه ياه
جهادي دستو بده به من چشماتو ببند 123حالا بپر
آرميس♥
جهادي بپر ديگه................... ترس نداره اصلا دستو بده با خودم ببرمت بالا.
نترسي آقا فرات پايين با آب قند منتظرتونيم
*maryamz*
نه بريد کنار مي خوام هولششششششششش بدممممممممممممممممممم
آرميس♥
فرات مردي يا زن؟
*جهادي
نعععععععععععععععععع نميام خطر داره حسن خيلي خطر داره حسن
*maryamz*
من مي خوام يکيو هل بدممممممممممم. جهادي کجايييييييييييييييييي؟
*جهادي
مريم اگه هولم بدي خونم ميفته گردنت ها !
آرميس♥
برادر نخير.....الان فقط خانم ها هستند.....مريم اگه ميدونستم مختلطه اين سرسره بازي نميومدم...:دي
آرميس♥
مرد از نظر ظاهري نه .......مردي كه از نظر باطن مرد باشه يعني دل و جرعت داشته باشه... هههههههههههه حالا جناب فرات عيب نداره شما فردا بيايد اينجا سر بخوريد..
ايمان
فكر نكنم اين كار از عهده خانم ها بر بيآد!
*maryamz*
مردا به شرطه هل دادن قبوله؟
آرميس♥
حالا كه ديديد بر اومده...من و مريم و حميده كه پريديم....:دي
*maryamz*
باشه جهادي ترسو بالا وايسا حال کردنه ما رو نگاه کن:دي
*جهادي
مريم من در رفتم اگه تونستي منو بگيرررررررررررررررررررررررررر
آقايون بهتره برن تيله بازي
*maryamz*
وسطه سرسره هم صبر کن برسم پايين مي گيرمتتتتتتتتتتتتتتتت
جهادي به من اعتماد كن دستتو بده به من باهم ميپريم
*جهادي
نوتونييييييييييييييييييييييييييييييييييي
عروسكهام رو هم با خودم آوردم سرسره بازي
*جهادي
حميده آخه اين ارتفاع رو ميبينم ضعف ميكنم چه برسه به اينكه بخوام سر بخورم بيام پايين:-(
*maryamz*
من سرت مي دممممممممممممممممممم:دي
نترس يه دور بپري حله ديگه دفعه بعد خودت داوطلب ميشي
*جهادي
پس بذار اول وصيت نامه بنويسم ...حميده چي ميخواي بگو به اسمت كنم بالاخره توهم از وارثيني
همون لباس ياسي برا من كفايته
*maryamz*
چقدر قانع
آرميس♥
جهادي پريدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ زنده اي عزيزم؟؟ سالمي؟؟؟؟
*جهادي
ها پريدم يكي آب قند بياره :-( اما خوب شد چيزيم نشد لباس ياسيم برا خودم موند
جهادي سالمي؟؟؟؟
*maryamz*
آخيش بالاخره پريدي. خيال من يکي که راحت شد:)
آرميس♥
يه دست به افتخار جهادي...ههههووووووووووووووووورااااااااااااااا
*جهادي
فكر كنم سالمم شايدم هنوز خونم گرمه و مردم اما خودم حاليم نيست
*maryamz*
شولولولو. دست دست. نه تشخيص من اينه که سالمه سالمي جهادي
آفرين ديدي انگيزه چه ميكنه با آدم (لباس ياسي )
*maryamz*
گفتم که آقايون به شرطه هل دادنشون هست. شما حاضري آقا فرات؟
مريم بيا دوتايي هلش بديم يه ذره بترسه
*جهادي
يعني زنده م ...پس اين كيه اومده اينجا داره سين جيمم ميكنه يعني بشير و مبشر نيست ؟
*maryamz*
موافقم. حاضري 1 2 3 هورااااااااااااا
آرميس♥
حميده دستكش دستتون كنيد ها.....نامحرمه نبايد دستون بخوره بهش:دي
نه فك كنم نكير و منكر باشه (شوخي) من و مريم هستيم دختر پاشو
*maryamz*
اره منو حميده ايم. آقاي فرات در چه حالين؟
آقا فرات از حال رفتي ... مريم بدو آب قند بيار
*جهادي
نههههههههههههههههه آخه چرا نذاشتين بميرمممممممممممممممم
*maryamz*
ووويييييييي ديدي اول جووني قاتل هم شديم:(( بگيرش حميده بده به آقا فرات.:((
آقاشير
فرات جان من ميام ولي معلومه قصدت چيه - ميخواي منو هم با خودت بكشي كه تنها نباشي تو مسير ؟؟:--))))))))
آقاشير
فرات جان ميگم بيا مثل يه مرد دوتاي با هم بپريم ولينامردي نكني حل بدي بعد پشت سر من بخندياااااااااااااااا
*maryamz*
خب آقا شير اومد. آقا شير يه هل اين آقا فراتو بدين که برن پايين.
*maryamz*
خب دوستاي خوبم من ديگه مي رم. خداحافظ همگي:)
آقاشير
خوب اگه راست ميگي خودت اول بپر فرات منم پشت سرت ميپرم ؟:--)))))))
مريم فرار نكن منو بگيرن تو رو هم لو ميدم
آقاشير
==:--))))))
*جهادي
حميده نگران نباش خودم رضايت فرات رو ميگيرم چيزيش نشده كه نترس من هستم
آقاشير
منم اومددددددددددددددددددددددددددددددددددددددم- بيگير منو
جهادي دستت درد نكنه
آقاشير
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي-كمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممكككك
جهادي آب قند بيار گفتم آقايون برن تيله بازي گوش نكردن
*جهادي
اي واي چي شده مگه :-( بيا اينم آب قند
آقاشير
شما كه دارين زحمت ميكشين - بي زحمت چايي نبات بيارين -واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااايييييييييييييييي
آقاشير
ببخشيد يادم رفت بگم لطف نباتشم زعفراني باشه - واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااايييييييييييييييييييي
آقاشير
فرات تو چه زود رسيدي من چرا نميرسم به آخرش - بگير منو -- وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااييييييييي
*جهادي
نه ديگه حالاكه خدا رو شكر خوبين پس ديگه آب قندم نميخواين خودم ميخورمش
آقاشير
خدا رو شكر منم رسيدم ببين موهام چطوري شده
جهادي فشارت نره بالا آب قند نخور
آقاشير
==:-)))))
*جهادي
نه اينا رو ديدم اومدن پايين از نگراني ضعف كردم بخورم فشارم بياد سر جاش
آقاشير
اره بعد ميگن ما ترسوييم - اي روزگار
آقا شير يه دستي به موهات بكش الان خيلي سوژه اي
آقاشير
داداش ديگه رو من حساب نكن - من يه بار بستم بود
بار اول مفت بود از نوبت دوم پوليه اول پولشو واريز كنين بعد
آقاشير
با اجازه من برم سلموني موهامو درست كنم - تو اينبارو تنهايي بايد بري
به بهونه سلموني فرار كرد و الا اينجا آب و شونه بود
آقاشير
من موهامو الكي الكي درست نميكنم بايد بدم سلموني مخصوص اول صاف ميشه بعد فر دار
*جهادي
حميده داري جر ميزنيآ چه پولي آخه؟
*جهادي
ديگه داري جر ميزني حميده ! آخه چه پولي؟
جهادي نصف نصف بذار دوزار كاسب شيم
آقاشير
اي روزگار - همينكارا رو انجام ميديد قيمت نون ميره بالا ديگه
آقا فرات شما آشنايي هر چي دادي دخل اوله خودت يه كاري كن كه كاسبيمون بگيره
*جهادي
نه خير رايگانه رايگانه
آقاشير
بابا خانم جهادي ميگن رايگانه چرا اينقدر خودتو خسته ميكني- دستتون درد نكنه خانم جهادي ولي اگه بهم پولم بديد ديگه نميپرم ؟؟:--))))))
*جهادي
گفتم كه رايگانه حميده با اينور من باهات كار دارم اي گرون فروش
موافقم
تيراندازي هم ياد ميدين؟
*جهادي
حميده تواصلا روحيه جهادي نداري من موافق نيستم بياي جهادي...اي بابا مگه جهادي منطقه به اين خوش آب و هوايي ميبرن ؟!
جهادي چرا رايگان باشه اين همه تجهيزات به كاررفته
آقا فرات واسطه ميشه من ميام جهادي حالا ميبيني
آقاشير
آقا جريان اين جهادي چيه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آقاشير
آها از اون جهت
*جهادي
اقاي فرات معرفي كنه منم زير آبت روميزنم ...مگه تو پول تجهيزات رو دادي كه ميخواي از ملت پول بگيري ؟!
جهادي برا تو رايگانه بقيه بايد پول بدن
منم جهادي نميام برين خودتون دست تنها بمونين گرييييييييييييهههههههههه
نميخوام من الان دارم بلند بلند گريه ميكنم
چرا آخه با روحيه يه جوون بازي ميكنين قول ميدين ببرين جهادي بعد ميزنين زيرش من اصلا قهرم
*جهادي
حميده قهري الان ؟
قول ميدي آقا فرات؟ يعني اشكامو پاك كنم
ممنون :)
*جهادي
ادامه بده حميده جون اشك ريختن مفيده برات
جهادي مگه دستم بهت نرسه تو دوست مني انگار
*جهادي
:-)))))
*جهادي
نه بذارين گريه كنه
:)) ديگه گريه نميكنم
نشاني
چقدر باحالهههههه.من دلم ميواد اونجا برم...
لباس مردونه ميپوشم با جهادي آقايون ميام
*جهادي
ببين آ ‍قاي فرات من ميخوام رضايت بدم به خاطر شما ولي از اين حرفها كه ميزنه حرصم ميگيره :لباس مردونه ميپوشم با جهادي آقايون ميام
چيه؟ من روزنامه نگارم هر طوري شده خودمو ميرسونم ميبيني
اين شد يه حرفي باشه با چادر و حجاب كامل ميام
جهادي اما دستم بهت برسه ميدونم چيكارت كنم دوست نداري من بيام باشه به هم ميرسيم
*جهادي
خودم كه دوست ندارم ولي به خاطر آ‍قاي فرات باشه حرفي ندارم
ميام جهادي حالا ببين
*جهادي
نه بابا اتفاقا خيلي هم خوب ميشه توبياي من اينجوري كشش دادم تا شما يه امروز عليه هم نباشين هيچ توجه كردين شما دو تا امروز هيچ بحثي نكردين خوشحال شدم كه امروز صلح برقرار بود :-)
*جهادي
لطف كردين ....من نديدم كجا بود ؟
فك كردم نظرت نسبت به من برگشته ديگه واقعا داشتم دلخور ميشدم
اينو ميگه خانم بالايي شما تشريف ببريد عروسك بازيتونو بكنيد... حيف كه ....
*جهادي
نه بابا من يا علي كه بگم تا آخرش هستم حيفم مي اومد از اول بگم دوست داشتم اين دوست بودنتون رو بيشتر ببينم برا همين چيزي نگفتم
آقا فرات تيراندازي يادم بده بعد جنگ كنيم
*جهادي
بله ديدم دستتون دردنكنه آقاي فرات
چرا خوب تيراندازي بلدي ياد بده زكات علم آموزشه
*جهادي
نه جدا منم موافق نيستم اينو يادش نده آقاي فرات آخه خطرناك ميشه حميده :دي
من؟ خطرناك؟ بعيده!!!
http://halakaran.persianblog.ir هالا
يا حق
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top