پيام
+
پدر عشق بسوزه که انتظارش از همه چيزش بدتره ...:دي
*maryamz*
90/4/18
ناکام دات کام
عجب!!! هههه
*زهرا.م
چه به خودشم رسيده...وااااااااااااااااي تو اين گرما چي تنش كرده......
*maryamz*
اونجا پاييزه، اينجا تابستونه :دي پس هوا گرم نيس!
*زهرا.م
اينجاس كه شاعر ميگه:چه سخته تو پاييز با غريبي آشناشي..اما وقتي بهار شد ي جوري ازش جداشي.....:) :دي
*maryamz*
بهله، ولي فک کنم مال اين برعکس بوده. تو بهار آشنا شده تو پاييز جدا شده :دي
*زهرا.م
نه ديگه تو پاييز آشنا شده...بعد بهار شده گذاشته رفته....دوباره پاييز اومده وتداعي خاطره ها وووووو:) اين بافتني اي هم كه تنشه اون براش خريده:)
*maryamz*
بهله بهله، چه داستان رمانتيکي:دي
*زهرا.م
:) :دي
ناکام دات کام
حالا بگو بياد تو، سرما ميخوره :)))))))
*maryamz*
نه بافتني پوشيده سرما نميخوره. ذخاير چربيش هم زياده!
*زهرا.م
اون موقع دوست داشتم ولي الان دوست ندارم:)
ناکام دات کام
آها :))
*maryamz*
همه استعداد هارو که يه دفعه رو نميکنن،
نگهبان♫♥
هي داده بيداد...چرا كسي مارو تحويل نميگيره هان؟؟؟؟؟؟؟
*maryamz*
بيا تو اين فيد استعدادتو شکوفا کن تحويلت بگيريم:دي
*~*~*سعيد*~*~*
شما احيانا همون مريم خانم (خانم دکترِ پيام رسان) نيستيد؟؟؟
*~*~*سعيد*~*~*
سيما را نگفتما!!!/maryamz را گفتم :)
*maryamz*
چرا همون مريم 123 که بعدا شدم *مريم* الان هم که*maryamz* هستم