سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مطالب متفرقه


گفتم:تنهای تنهایم خدا،دستانمان هم شد جدا!


گفتی:دستان من بالاست رفیق،دستان تو رفتند کجا؟




گفتم:غمگین غمگینم خدا،جز بی کسی نیست همصدا!


گفتی:رحمت بارانم ببین،باتو شده ست یکصـــــــــــــــدا!




گفتم:محتاج محتاجم خدا،کی می رسد وقت دعا؟


گفتی:هرگه دلت خواهد مرا،تنها بگو تو،ای خــــــدا!!




گفتم:حیران حیرانم خدا،کی در کجا یابم تــــــــو را؟


گفتی:تو دریابم در دلت،احساس کنی آن دم مرا!




گفتم:شاکی شاکی ام خدا،ره وا نشد به روی ما!


گفتی:تو بندگی ام را بکن،کان ره ندارد انتــــــــــها!




گفتم:نالان نالانم خدا،پس کی کنی عهدت وفا؟


گفتی:تو گر کنی عهدت وفا،نیستم به آن من بی وفا!




گفتم:گمراه گمراهم خدا،جز تو ندارم رهنما!


گفتی:تو رو به سوی من بیا،تا که کنم دردت دوا!




"شعر از سارا زیبایی"


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/10ساعت 6:9 عصر توسط مریم نظرت چی بود؟ ( ) |


Design By : Pichak