سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مطالب متفرقه

شخصی در آرایشگاه با آرایشگر درباره ی خدا بحث می کردند.آرایشگر گفت: من به خدا اعتقاد ندارم.اگر خدا بود پس چرا این همه فقیر در دنیا وجود دارند؟چرا مردم مریض می شوند؟من نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که این همه درد و رنج را آفریده.آن شخص که نمی خواست بحث را با آرایشگر ادامه بدهد و چیزی نگفت و پس از اتمام کار از آرایشگاه بیرون رفت.وقتی در خیابان بود مردی را با صورت ژولیده و موهایی بلند دید.سپس به آرایشگاه برگشت و به آرایشگر گفت:من هم اعتقاد ندارم که آرایشگر ها وجود داشته باشند.آرایشگر که تعجب کرده بود گفت:آرایشگر ها وجود دارند.من همین الآن موهای شما را کوتاه کردم.آن شخص گفت:پس چرا این مرد در خیابان این جوری است.آرایشگر در جواب گفت:خب مردم خودشان مراجعه نمی کنند.آن شخص گفت:دقیقا!نکته همین جاست که خدا وجود دارد ولی مردم به آن مراجعه نمی کنند.


نوشته شده در پنج شنبه 89/6/25ساعت 11:49 صبح توسط مریم نظرت چی بود؟ ( ) |


Design By : Pichak