مطالب متفرقه
دو کارشناس برجسته بهداشت عمومی در انگلیس پیشنهاد داده اند که عدم تمایل به انجام فعالیت های بدنی یا به عبارتی «تنبلی» را باید بعنوان یک بیماری در نظر گرفت و در گروه بیماری ها طبقه بندی کرد.
این دو کارشناس به نام های دکتر ریچارد ویلر و دکتر ایمانوئل استاماتاکیس ایده جدید را با این توجیه ارائه کرده اند که بین بی تحرکی و فقر بهداشتی و سلامتی رابطه بسیار قوی وجود دارد.
این دو محقق با انتشار مطالعات خود در مجله انگلیسی «طب ورزش» توضیح دادند: با توجه به اهمیت ارتباط مرگ و میر با تحرک، ما پیشنهاد می کنیم که شاید عدم تحرک بدنی باید همچنین بعنوان یک بیماری به نوبه خود در نظر گرفته شود.
دکتر ویلر متخصص دانشکده سلطنتی مراقبت بهداشتی و پزشک عمومی در این باره گفت: هم اکنون چاقی از سوی سازمان جهانی بهداشت در گروه بیماریها قرار گرفته است و یک بیماری تلقی می شود اما خود چاقی در واقع تا حدی نتیجه یک عامل ریشه ای تر است که آن انجام ندادن ورزش و تحرک کافی است.
آخرین مطالعات در انگلیس نشان داده است که از هر 20 نفر تنها یک نفر حداقل میزان توصیه شده برای ورزش کردن را انجام می دهد، اما هنوز هیچ برنامه هماهنگ و مشترکی برای مقابله با این مشکل وجود ندارد.
داشتن پول بیشتر ممکن است موجب افزایش تعداد اتاق خواب در خانه شما شود و یا توانایی شما در انجام تفریحات بیشتر را افزایش دهد و یا شما را صاحب بهترین و زیباترین خودروی دنیا نماید ، اما هرگز نمی تواند خوشبختی را خریداری نماید . جالب است بدانید که هر چه انسانها پولدارتر می شوند احساس خوشبختی در آنان کاهش می یابد .
پژوهشگران می گویند نتایج تحقیقات جدید نشان می دهد که پول توانایی درک احساسات و تجربیات روزمره را کاهش میدهد و اجازه نمیدهد فرد از تمام زندگی لذت کافی ببرد.
در این تحقیق پژوهشگران میزان درآمد افراد و مشکل لذت بردن آنها از چند چیز کوچک را با هم مقایسه کردند.
یکی از این لذتها خوردن شکلات بود.
بررسیها نشان داد افراد پولدار به اندازه فقرا از خوردن شکلات لذت نمیبرند.
از سوی دیگر برای پولدارها، نداشتن پول استرس بالایی ایجاد میکند که سبب میشود از ترس این نگرانی نتوانند از زندگی لذت ببرند.
بر اساس تحقیق دیگری در مدرسه اقتصاد جهانی لندن روی موضوع خوشبختی، شادترین ملت روی زمین، بنگلادشیها هستند. با آنکه سرانه درآمد مردم در بنگلادش بسیار کمتر از سرانه درآمد در کشورهای مرفه است اما آنها احساس خوشبختی بیشتری میکنند.
مدرسه اقتصاد جهانی، علت این احساس را اینگونه ذکر کرده است: تمایل قوی در ایجاد ارتباطات خانوادگی و اجتماعی.
نتایج این تحقیق در نشریه psychological science منتشر شده است .
افرادی که در سنین کمتر از یک سال ، محبت سرشار مادری را تجربه کرده اند، پس از رسیدن به سن بلوغ آسان تر از دیگران با مشکلات زندگی روبرو می شوند.
بر اساس این تحقیق که پژوهشگران روانشناس ایالت ردآیلند آمریکا انجام داده اند، انسان ها در هر محیط اجتماعی که متولد شوند، اگر زمانی که کمتر از هشت ماه دارند ، محبت فراوان مادری را تجربه کنند، در سن بلوغ،کمترین میزان خشونت،اضطراب و دیگر مشکلات اخلاقی و روانی را تجربه خواهند بود؛ این در حالی است که در این تحقیق ثابت شده است تفاوت چندانی در اخلاقیات دوران بلوغ افرادی که در سنین کمتر از هشت ماهگی از محبت اندک یا عادی مادران خود برخوردار بوده اند، وجود ندارد.
کودکی که از نظر محبت کم و کسر و نقصان داشته باشد مبتلابه بیماری ” کمبود محبت ” شده معمولاترسو، خجول، ضعیف، بدبین، گوشه گیر، بی علاقه، پژمرده و حتی مریض بار می آید و کودکانی که بر اثر اختلافات خانوادگی ” مثل طلاق ” از آغوش گرم مادر ومحبت های پدر محروم بوده از شیرخوارگاهی به شیرخوارگاه دیگر و از دایه ای به دایه دیگر و یا از مهدی به مهدی و یا از خانه ای به خانه ای دیگر سپرده شده اند، دچار بیماری های شدید روانی گشته و معمولامیل به خودگرایی و دوری از اجتماع دارند.
کودک خودگرا روزها آرام و بی تفاوت در گوشه ای می نشیند و قیافه ای غمگین و احیانا لبخندی مصنوعی بر لب دارد و در بیشتر آنها احساسات بشری وجود ندارد زیرا آنان طعم شیرین محبت را نچشیده اند
کودکان به محبتی نیازمندند که آثار آن را در رفتار والدین (بزرگترها) مشاهده و لمس نمایند. محبتهای قلبی والدین نسبت به کودکان باید در نوازشها، بوسه ها، در آغوش گرفتنها، تبسمها و حتی آهنگ محبت آمیز سخنان والدین مشاهده شود.
بنابراین والدین باید دوست داشتن و علاقه خویش را در رفتار نشان داده و ابراز نمایند، محبت را باید از دل به زبان و عمل آورد تا کودک آن را با تمام وجود احساس و لمس کند.
پژوهشگران استرالیایی و چینی می گویند نتایج تحقیقات نشان می دهد که اعتیاد به اینترنت زمینه ساز بروز افسردگی در نوجوانان است. آنان با تاکید بر اینکه احتمال ابتلا به افسردگی در میان نوجوانان معتاد به اینترنت بسیار زیاد است، از مدارس خواستند، نسبت به ظهور نشانه های اولیه این بیماری در نوجوانان هشیار باشند.
محققان دریافته اند نوجوانانی که هنگام عدم استفاده و دسترسی به اینترنت، مضطرب و عصبی هستند، دو و نیم برابر دیگران در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.
دانشمندان با بررسی هزار نوجوان با متوسط سنی 15 سال، از آنها در مورد استفاده از اینترنت سوال کردند.
آنها دریافتند تنها شش درصد از نوجوانان، کاربران بیمارگونه اینترنت هستند. این کاربران نوجوان به محققان گفتند زمانی که از اینترنت استفاده نمی کنند احساس افسردگی، بد اخلاقی و عصبی بودن می کنند، اما زمانی که دوباره آن لاین می شوند این احساس از بین می رود.
در آغاز در این مطالعه هیچ یک از شرکت کنندگان افسرده نبودند.
اما 9ماه بعد، زمانی که نوجوانان دوباره از نظر نشانه های عصبی بودن و افسردگی مورد معاینه قرار گرفتند، محققان دریافتند کاربران بیمارگونه اینترنت دو و نیم برابر کسانی که استفاده معمولی از اینترنت دارند، احتمال دارد نشانه های افسردگی داشته باشند.
نتایج این تحقیقات در نشریه ” آرشیو طب کودکان و نوجوانان” منتشر شده است.
این نتایج حاکی از آن است که جوانانی که در ابتدا مشکلات روانی ندارند، اما کاربران بیمارگونه اینترنت هستند می توانند به افسردگی مبتلا شوند.
محققان می گویند غربالگری افراد در معرض خطر در مدارس می تواند یک راهبرد پیشگیرانه زودهنگام و موثر باشد.
عوامل محرک در ایجاد اعتیاد به اینترنت
- اگر از اضطراب و ناراحتیهای اعصاب رنج میبرید: ممکن است در این شرایط به خاطر مشغول نگاه داشتن ذهن و فکر خود به استفاده بیحد و حصر از اینترنت رو آورید.
- اگر شما افسرده هستید: اینترنت میتواند مفری برای دوری از احساساتی نظیر دلمردگی و بیحوصلگی باشد اما به خاطر داشته باشید استفاده بیحد و حصر از رایانه مطمئنا شرایط را سختتر خواهد کرد زیرا تنها باعث انزوا و گوشهگیری بیشتر شما خواهد شد.
- اگر اعتیاد به دیگر مسائل دارید: بسیاری از افرادی که به اینترنت وابستگی بیش از حد دارند از دیگر مسائل نظیر اعتیاد به داروهای روانگردان، شرط بندی و… رنج میبرند.
- اگر که قادر به برقراری روابط سالم اجتماعی نیستید: معتادان به اینترنت اغلب از چترومها، پیامها یا بازیهای آنلاین بهعنوان راهی مطمئن برای ایجاد رابطه جدید سود میبرند.
- اگر در سن جوانی و نوجوانی هستید: اصولا جوانان بهدنبال اجتماعاتی هستند که در آن احساس صمیمیت و راحتی بیشتری داشته باشند و فضای مجازی این فضا را در اختیار آنان میگذارد.
- اگر که کم تحرک یا کمتر از حد معمول فعالیت دارید: بهعنوان مثال ممکن است دچار ناتوانی یا معلولیت بوده و یا والدین کودکان خردسالی باشید که ترک خانه و پرداختن به فعالیتهای اجتماعی را دشوار کرده است.
گرچه پژوهشگران علوم پزشکی و علوم رفتاری مدت ها تصور می کردند که کودکان برای درک کامل ماهیت آنچه در اطراف آنان اتفاق می افتد ، تکامل و آگاهی کامل ندارند و درنتیجه بهتر از بزرگسالان از حوادث تروما نجات می یابند و علت آن تا حدودی این می دانستند که آنها کمتر رنج می کشند. اما تحقیق جدید در مورد کودکان، چیز دیگری را نشان می دهد.
پژوهشگران گمان می کردند، پایین بودن سن کودک برای درک کامل ماهیت آنچه در اطراف کودکان اتفاق می افتد، باعث می شود که آنها با انعطاف پذیزی بسیار بیشتری واکنش نشان دهند. اما نتایج تحقیقات جدید کاملا با تفکر پیشین متفاوت است .
“کلود چمتاب” روان شناس کودک از دانشگاه “نیویورک” می گوید : شواهد فزاینده نشان می دهد اگر کودکان مستقیما در معرض حوادث قرار بگیرند، اتفاقاتی که در اطرافشان رخ می دهد را درک می کنند.
این مطالعات جدید نشان می دهد کودکان و نوجوانان کم سن و سال نه تنها علائم تنش و افسردگی ( Stress and depression ) پس از تروما را نشان می دهند که شبیه تنش و افسردگی بزرگسالان است، بلکه واکنش قویتری نسبت به تروما را نشان می دهند.
این مطالعات همچنین نشان می دهد، احتمال ابتلا به علایم اختلال استرس پس از تروما ( Traumatic stress ) در کودکان کم سن و سال تر و دختران در مقایسه با کودکان بزرگتر و پسران بیشتر است.
در دو مطالعه اول، محققان اثرات طولانی مدت حوادث را بر کودکان و والدین آنها تجزیه و تحلیل کردند.
در یک تجزیه و تحلیل که به ریاست چمتاب انجام شد، محققان 116کودک پیش دبستانی و مادران آنها را که مستقیما در معرض حملات مرکز تجارت جهانی قرار گرفته بودند، بررسی و پیگیری کردند.
محققان تقریبا سه سال بعد با مادران و آموزگاران این کودکان مصاحبه کردند.
محققان متوجه شدند، در مقایسه با کودکانی که مادران آنها علائم اختلال استرس پس از سانحه ( Post-traumatic stress ) یا افسردگی را گزارش نداده بودند، کودکانی که مادران آنها به این علائم مبتلا شده بودند، سه برابر بیشتر احتمال داشت که سه سال بعد از این حادثه دردناک واکنش عاطفی نشان دهند و هفت برابر بیشتر احتمال داشت که رفتار پرخاشگرانه از خود بروز دهند.
در مقابل مطالعه دیگری بر روی بیش از 400 کودک و نوجوان 12تا 20ساله و مادران نشان داد، کودکانی که مستقیما در معرض حملات تروریستی ( Terrorist attacks ) قرار گرفتند نسبت به کودکانی که مستقیما در معرض این حادثه قرار نداشتند، اندکی بیشتر احتمال داشت به اختلال استرس پس از تروما مبتلا شوند، اما احتمال ابتلای آنان به افسردگی بطور قابل توجهی بیشتر بود.
این مطالعه همچنین نشان داد که به رغم مزیت سنی، مشکلات دختران در انطباق ( Adaptation ) خود با شرایط پس از این حملات دو برابر پسران بود.
نتایج این تحقیق در نشریه Child Development منتشر شده است .
Design By : Pichak |